• صفحه اصلی
  • مرور
    • شماره جاری
    • بر اساس شماره‌های مجله
    • بر اساس نویسندگان
    • بر اساس موضوعات
    • نمایه نویسندگان
    • نمایه کلیدواژگان
  • ارسال مقاله
  • اطلاعات مجله
    • درباره مجله
    • اعضای هیات تحریریه
    • پایگاه‌های نمایه کننده
    • پیوندهای مفید
    • پرسش‌های متداول
    • فرایند پذیرش مقالات
    • اخبار و اعلانات
  • راهنمای نویسندگان
  • تماس با ما
 
  • ورود به سامانه
  • ثبت نام
صفحه اصلی مشخصات مقاله
  • ذخیره رکوردها
  • |
  • نسخه قابل چاپ
  • |
  • توصیه به دوستان
  • |
  • استخراج به
    RIS
مقالات آماده انتشار
شماره جاری
شماره‌های پیشین مجله
دوره اول (1391)
دوره دوم (1392)
دوره سوم (1393)
دوره چهارم (1394)
دوره پنجم (1395)
دوره ششم (1396)
دوره هفتم (1397)

مصاحبه با مولانا شرف‏ الدین جامی‏ الاحمدی (عضو محترم شورای برنامه‏ ریزی مدارس علوم دینی اهل ‏سنت و امام جمعه اهل ‏سنت تربت‏ جام)

مقاله 1، دوره چهارم، شماره سیزدهم، زمستان 1394، صفحه 8-16 XML اصل مقاله (190 K)
اصل مقاله

حبل‏المتین: لطفاً خودتان را معرفی کنید.

خواجه شرف‏ الدین جامی ‏الاحمدی مشهور به حاجی قاضی و متولد 1319 شمسی در تربت‏ جام هستم. اکنون عضو شورای برنامه ‏ریزی مدارس علوم دینی اهل‏سنت و امام جمعه اهل‏سنت تربت‏جام و مدیر حوزه علمیه احمدیه و تولیت مزار شیخ احمد جام(قدس‏سره) می‏باشم. از سن 5 سالگی به مکتب رفتم و تا 7 سالگی قرآن‏کریم و برخی کتاب‏های فارسی از قبیل کلیات سعدی را فراگرفتم؛ از 7 سالگی وارد دبستان شدم، آن موقع فقط یک مدرسه در تربت‏جام وجود داشت که تا ششم ابتدایی در همین مدرسه تحصیل کردم. تحصیلات حوزوی را به‏صورت رسمی، بعد از ششم ابتدایی آغاز کردم و وارد حوزه علمیه شدم؛ در سال 1333 زمانی که مشغول تحصیلات حوزوی بودم، هم‏زمان تحصیلات آکادمیک در مقطع دبیرستان را هم شروع کردم و موفق شدم دوره دبیرستان و دوره سطح حوزه را با هم تمام کنم.

برای ادامه تحصیل دوره دوم دبیرستان به مشهد رفتم و هم‏زمان با مطالعاتی که در زمینه علوم دینی داشتم، در سال 1340 از دبیرستان فردوسی در رشته طبیعی دیپلم گرفتم. بعد از دیپلم مجبور بودم که به‏سربازی بروم و چون از رفتن به‏سربازی و قرار گرفتن در ارتش شاه بیزار بودم و هم‏چنین علاقه‏ام به دروس حوزوی و انجام کارهای تربیتی برای دانش‏آموزان باعث شد به دانشگاه «تربیت معلم» رفتم.

در سال 1341 بعد از فارغ‏التحصیلی به استخدام آموزش و پرورش درآمدم و در یکی از روستاهای تربت‏جام به‏عنوان مدیر و آموزگار مشغول به کار شدم. در کنار تدریس در مدرسه، در حوزه علمیه کوچکی که در روستا بود، دروس حوزوی را نیز ادامه دادم و باید بگویم که بهترین ایام زندگانیم در این روستاها طی شد و خوشحالم که توانستم فعالیت‏های تعلیم و تربیتی را از این روستا که دارای قشر بسیار محرومی بود، شروع کنم و با همه مشکلاتی که از لحاظ تدریس، فرهنگی و مسائل دینی و اخلاقی بود، به لطف خداوند توانستم در بالا بردن سطح دینی و تربیتی مردم آن منطقه موفق باشم.

در سال 1346 به مرکز شهر تربت‏جام منتقل شدم و در این ایام کنار تحصیل دروس حوزوی و تدریس در مدارس شهر، به کارهای تربیتی و مذهبی نیز مشغول بودم، در همان سال‏ها در آزمون تدریس دوره راهنمایی شرکت کردم و موفق شدم در رشته زبان فرانسه ادامه تحصیل دهم و در نهایت در سال 1350 یک مدرسه راهنمایی را با کمک دوستان در تربت‏جام دایر کردیم.

به خاطر این‏که در دوران تحصیل موفق بودم، در سال 1351 یک بورسیه از فرانسه برایم آمد و من هم قبول کردم و همه کارهای اعزام را انجام دادم و آماده رفتن بودم که یک مرتبه به ذهنم آمد که تکلیف ادامه تحصیل در حوزه علمیه و دروس دینی چه می‏شود؟ هدفم برای ارتقای سطح اخلاقی و معنوی جامعه چه می‏شود؟ به همین دلایل انصراف دادم؛ این هم به برکت همان علمی بود که از حوزه‏ها آموخته بودم.

در آن زمان برای تحصیلات تکمیلی حوزوی در همه خراسان دو مدرسه بود، یکی در تربت‏جام و دیگری در خواف؛ تحصیلاتم را در مدرسه علوم دینی احمدیه تربت‏جام ادامه دادم. استادم در فقه، مرحوم مولانا شمس‏الدین مدرس احمدی از اساتید بسیار بزرگ بود، علم میراث را که در واقع نصف علم است، خدمت مولانا عبداللهی که مشهور به حاجی آخوند نجیب‏الله(رحمة‏الله) است، خواندم. مولانا عبدالرحمن سربازی و مولانا علی‏محمد سربازی در رشته‏های منطق و صرف و نحو و اصول استاد بنده بودند.

در نهایت در سال 1356 توانستم در دوره عالی حوزه فارغ‏التحصیل شوم و از آن به بعد همواره در کنار امور تدریس و تربیت طلاب، به مطالعه و فراگیری علوم دینی نیز پرداخته‏ام.

پدربزرگم مرحوم حاج قاضی محمد نعیم که مشهور به الگوی وحدت است، تولیت مزار شیخ احمد جام(قدس‏سره) و مدیر مدرسه علوم دینی احمدیه بود، وی از همان سن جوانی برخی از امور مدرسه را به من سپرد، بعد از ایشان پدرم این مسئولیت را پذیرفت، در زمان پدرم هم بسیاری از اختیارات به من واگذار شد و در زمینه علوم دینی و مذهبی انجام وظیفه می‏کردم، در آن زمان کارها به طریق سنتی انجام می‏شد.

در سال 1357 که انقلاب پیروز شد، با جایگاه و فرصتی که در حوزه علمیه، آموزش و پرورش و دانشگاه داشتم، برنامه‏های سخنرانی و روشنگری را در منطقه داشتم و با خط‏دهی طلاب، به تبیین مسائل مربوط به جمهوری اسلامی پرداختیم و هم‏چنین با سخن از اهمیت وحدت سعی کردیم که ضمن همراه‏سازی مردم با انقلاب، وحدت جامعه را مستحکم‏تر نماییم.

بعد از مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی شروع شد؛ که در آن ایام هم علاوه بر تشویق مردم و طلاب برای رفتن به جبهه، با تبلیغاتی که توسط طلاب مدرسه صورت می‏گرفت، مردم را تشویق به کمک به جبهه می‏کردیم و خودمان هم کمک‏های مردمی را جمع‏آوری می‏کردیم. چندین مرتبه همراه پدرم به جبهه‏های مختلف غرب و جنوب رفتیم و به رزمندگان اهل‏سنت هم سرکشی می‏کردیم و روحیه می‏دادیم. در آن ایام شهدای بسیاری از اهل‏سنت تقدیم اسلام و انقلاب شد و خودم هم نزدیک بود در جزیره مجنون به شهادت برسم که متأسفانه توفیق شهادت نصیبم نشد.

از سال 1370 امام جمعه موقت تربت‏جام شدم و با توجه به کسالت پدر بزرگوارم که امام جمعه بودند، بیشتر نمازها را خودم می‏خواندم و بعد از وی، رسماً از سال 1379 امام جمعه تربت‏جام شدم.

در این سال‏ها قضاوت احوال شخصیه اهل‏سنت نیز از دادگستری تربت‏جام به من ارجاع می‏شود و در حقیقت یک شعبه دادگستری در امور خانواده و اجتماعی در دفترم است و به همین علت حاج قاضی خطابم می‏کنند.

از همان زمانی که برای تدریس به روستا رفتم تاکنون که در تربت‏جام هستم، همه وقتم به‏تربیت طلاب و تدریس گذشته است تا جایی که حتی موفق به تألیف کتاب نشدم و در حقیقت اثر علمی و کتاب‏های من همین روحانیون و علمایی هستند که فارغ‏التحصیل شدند.

در آن سال‏هایی که مدیر مدرسه راهنمایی بودم، در کنار توجه ویژه به تربیت دینی دانش‏آموزان؛ همان‏طور که تحقیق و پژوهش را در حوزه داشتیم، برای دانش‏آموزان نیز برنامه‏ریزی داشتیم و آن‏ها را تشویق می‏کردیم که در امور مختلف به تحقیق بپردازند و در همین راستا کتابخانه و آزمایشگاه مناسبی راه‏اندازی شد و برای حرفه‏آموزی و کار عملی هم برنامه کارگاهی از قبیل کارگاه‏های قالی‏بافی، فنی، عکاسی و بنایی طراحی شد.

سعی شده است که با عنوان مدرسه علمیه و امام جمعه که جایگاه دینی دارد، برای منطقه تربت‏جام برنامه‏های فرهنگی و تربیتی انجام شود مانند:

  • G             راه‏اندازی دارالقرآن‏کریم در منطقه برای آموزش علوم قرآنی به مردم و به‏ویژه جوانان و نوجوانان و کودکان؛
  • G             کمک به راه‏اندازی و تقویت کانون‏های فرهنگی مساجد که یک کانون هم در مزار برقرار کردیم؛
  • G             برنامه‏ریزی برای اوقات فراغت دانش‏آموزان و دانشجویان؛
  • G             توسعه کتابخانه‏های منطقه؛
  • G             برنامه تلاوت قرآن‏کریم در طول سال و به‏صورت ویژه‏تر در ایام ماه مبارک رمضان که با استقبال مردم اعم از شیعه و سنی مواجه می‏شود.
  • G             یکی از زمینه‏های دیگر که در آن فعال بودیم، تشویق و خط‏دهی خیرین منطقه بوده است که بحمدالله توانستیم که از طریق خیرین مدرسه‏ساز اقدام به خرید زمین و ساخت مدارس نماییم که مدرسه علمیه شهر هم توسط خیرین بازسازی شد؛
  • G             هم‏چنین از طریق خیرین توانستیم که برای ساخت بیمارستان، ورزشگاه و اماکن عمومی کمک بگیرم.

 

حبل‏المتین: تاریخچه‏ای از حوزه‏های علمیه اهل‏سنت را در طول تاریخ اسلامی بیان و مقایسه کمّی و کیفی حوزه‏های علمیه اهل‏سنت ایران امروز را با گذشته بیان کنید.

در قرون اولیه اسلامی در میان اهل‏سنت کمتر حوزه‏های متمرکز به‏صورت امروزی وجود داشت و طالبان علم بیشتر در مساجد و یا خانه اساتید علمای بزرگ تلمذ می‏نمودند؛ مثلا طبری مفسر و مورخ بزرگ اهل‏سنت و امام بخاری از مراجعات فراوان خود نزد اساتید مختلف و یا در شهرها و روستاهای گوناگون حکایت می‏کند.

به‏تدریج در ایران با رشد عرفان و خانقاه‏ها این مراکز خانقاهی به‏صورت حوزه‏های علمیه هم در آمدند و طلاب در کنار آموزه‏های عرفانی، علم تفسیر، فقه و شرعیات را نیز فرامی‏گرفتند.

به‏تدریج و به‏خصوص در دوره غزنویان و سلجوقیان با پیدایش وزیران دانشمند و مسلمان، مراکز علمی اهل‏سنت هم تمرکز و اهمیت بیشتری یافت و عمده این مراکز در خراسان بزرگ قدیم، بغداد، هرات، سمرقند و بلخ و به‏ویژه بخارا قرار داشت.

اوج رشد حوزه‏های علمیه اهل‏سنت در این دوره را بدون‏شک می‏توان دوره خواجه نظام‏الملک طوسی وزیر سلجوقیان دانست که مبادرت به تأسیس حوزه‏های علمیه نظامیه در شهرهای مهم کرد که حالت خوابگاهی و شبانه‏روزی برای اساتید و طلاب را داشت و اساتید و طلاب از این حوزه‏ها شهریه دریافت می‏کردند. در این مورد نظامیه‏های نیشابور، بغداد و بلخ، شهرت جهانی داشتند و نوعی رقابت با مدارس علمیه مصر و شمال آفریقا (الازهر) که توسط خلفای فاطمی تأسیس شده بود، وجود داشت و علمای بزرگی همچون غزالی و امام الحرمین جوینی و حتی سعدی در این نظامیه‏ها تحصیل و تدریس می‏کردند و ابوالوفاء بوزجانی که ریاضی‏دان بزرگی از تربت‏جام بود، نیز در بغداد مشغول تدریس بوده است.

البته با توجه به شافعی بودن خواجه نظام‏الملک فقه غالب در این مدارس بیشتر شافعی بوده ولی فقه حنفی و دیگر مذاهب اسلامی نیز رواج داشت و به‏ویژه در دوره غزنویان توجه به فقه حنفی بیشتر بود و با حمله مغول و کشتار علما و تعطیلی مدارس، دوره رکود به‏وجود آمد، ولی از اواسط حکومت مغولان در ایران و دوران وزارت خواجه رشیدالدین فضل‏الله دوباره توجه به حوزه‏ها اهمیت یافت و «رَبع رشیدی» در تبریز تأسیس شد که در کنار تدریس نجوم و ریاضی، علوم دینی نیز در آن تدریس می‏شد.

سپس در دوره تیموریان به‏ویژه شاهرخ، خراسان شاهد رشد چشمگیر مدارس علمیه اهل تسنن بود، به‏ویژه در هرات، سمرقند، بخارا، جام، خواف و نیشابور حوزه‏های زیادی به‏وجود آمد و وزیران و مقامات دوره تیموری در تأسیس این مدارس با یکدیگر رقابت داشتند، همچون مدرسه علمیه فیروزشاهی در تربت‏جام (محل کنونی حوزه علمیه احمدیه) یا مدرسه امیر شاه‏ملک در کنار آن و مدرسه غیاثیه در خرگرد خواف که توسط خواجه غیاث‏الدین پیراحمد خوافی وزیر شاهرخ تأسیس شد و این مدارس در دوره تیموری تا صفویه بر مبنای فقه حنفی و کتب درسی تألیف شده علمای این مذهب بود و کتبی همچون شرح جامی، سراجی و... در کنار تفسیر قرآن و دیگر علوم حوزوی تدریس می‏شد.

با استقرار صفویه اندکی از رونق حوزه‏های علمیه تسنن کاسته شد، ولی حوزه‏های مرکزی همچون جام و هرات حیات خود را حفظ نمودند و در دوره افشار و قاجار نیز به‏صورت محدود وجود داشتند.

در دوره پهلوی نیز با وجوه پاره‏ای محدودیت‏ها و فشارها در شهرهای تسنن‏نشین خراسان مانند جام، خواف و تایباد و نواحی بلوچستان و ترکمن‏صحرا و نیز در نواحی غرب و جنوب ایران (با محدودیت فقه شافعی) حوزه‏ها ادامه حیات دادند تا این‏که در دوران پس از انقلاب فصل نوینی در حیات علمی و معنوی حوزه‏های اهل‏سنت شروع شد و به‏ویژه در سال‏های اول انقلاب موجی از علاقه‏مندی و حضور در حوزه دینی اهل‏سنت به‏وجود آمد که هنوز هم این علاقه‏مندی وجود دارد.

حوزه‏های علمیه اهل‏سنت در گذشته بیشتر مبتنی بر روش‏های سنتی و استاد و شاگردی و با محوریت یک یا چند استاد بزرگ در هر حوزه و منابع و کتب محدودتری به تحصیل می‏پرداختند و به‏لحاظ هزینه جز در موارد محدودی که کمک دولتمردان وجود داشت، بیشتر مبتنی به زکات و کمک‏های مردمی و عشریه بودند.

امروزه حوزه‏ها از امکانات سخت‏افزاری بیشتری از قبیل کتاب، وسایل کمک آموزشی و امکانات تکثیر برخوردار بوده و در کنار آموختن علوم سنتی حوزه به تحصیل علوم روز نیز همچون زبان‏های خارجی، کامپیوتر و... می‏پردازند و با مطالعات جنبی قطعاً می‏توان گفت سطح اطلاعات و معلومات اساتید و طلاب کنونی اهل‏سنت، هم در مسائل خاص حوزوی و هم مسائل روز بسیار بالاتر از علما و طلاب قدیم است و به‏لحاظ کمی نیز علاقه‏مندان فراوانی برای تحصیل در حوزه‏ها وجود دارد و تعداد طلاب و علما در سطح جامعه بسیار بیشتر از گذشته می‏باشد.

در این خصوص، به‏صورت خلاصه به ایام تحصیلات خود اشاره می‏کنم:

همان‏طور که بیان شد در زمان ما تحصیل به طریق سنتی انجام می‏شد و در این دوران سنتی به خاطر مشکلات مالی، گذران زندگی طلبه‏ها به سختی طی می‏شد. در آن زمان حداکثر حقوق که مرحوم مولانا استاد ما دریافت می‏کردند، 200 تومان بود که خرج ده روز هم نبود، طلبه‏ها هم که اصلاً شهریه‏ای نداشتند و جیره طلبه‏ها هر روز یک عدد نان برای ظهر و شب‏شان بود و مابقی مایحتاج مانند چای و بقیه جیره را از خانه می‏آوردند، مگر این‏که کسی پیدا می‏شد و طلبه‏ها را به یک آبگوشتی و یا یک غذای ساده‏ای دعوت می‏کرد.

آشپزخانه، چای و شهریه و امثال این پذیرایی‏ها و امکاناتی که در این دوره وجود دارد، در آن زمان نبود و به سختی زندگی می‏گذشت. علما و طلاب بسیار در مضیقه بودند و البته در دستور دین هم داریم که عالم باید قانع و با تقوا باشد و باید از پیامبر(ص) و برزگان دین الگو بگیرد و آن‏ها هم در سادگی زندگی می‏کردند.

در گذشته برای یک درس شاید دو کتاب در منطقه وجود داشت و باید برای خواندن آن از یکی از علما که کتاب را داشت، امانت می‏گرفتیم و با توجه به تعداد زیاد طلبه، مجبور بودیم که شب قبل از روی آن کتاب، مطلب چند روز را می‏نوشتیم تا دفعه بعد که نوبت به ما می‏رسد، از درس عقب نمانیم و مجموعه این دست‏نویس‏ها یک کتاب برای طلبه می‏شد، حتی گاهی همین دفتر را خیلی‏ها نداشتند و مطالب را روی لوح‏های چوبی می‏نوشتند و بعد از اتمام درس آن را پاک می‏کردند و درس بعدی را می‏نوشتند.

خانواده طلبه‏ها در گذشته در حالی که چیزی نداشتند که مصرف کنند با این حال زندگی خوبی داشتند، به همین زندگی هم قانع بودند زیرا مسائل دینی و شرعی در آن‏ها تأثیر کرده بود و با همان درآمد و امکانات کم می‏ساختند و سازگاری داشتند. خانم‏ها در آن زمان با کار در منزل کمک حال شوهرشان بودند، پارچه و قالی می‏بافتند و نخ‏ریسی و کنف‏بافی داشتند و پارچه‏هایی که از کرباس تولید می‏کردند را می‏پوشیدند.

در حال حاضر امکانات بسیار زیادی وجود دارد که باید همه ما و به‏خصوص طلبه‏ها شکرگذار آن باشیم و اگر بخواهیم طلبه‏های امروز را با گذشته مقایسه کنیم، اصلاً قابل قیاس نیستند و نسبت به گذشته بهترین زندگانی و امکانات برای آن‏ها وجود دارد. متأسفانه هنوز ناسپاسی وجود دارد که این هم نشأت گرفته از این است که اخلاقیات در حوزه کم‏رنگ شده است.

در آن زمان کتاب‏های اخلاقی خوبی مثل کتاب «طریقه محمدیه» که شامل احادیثی از پیامبر اکرم(ص) و بزرگان و علما بود، تدریس می‏شد و طوری بود که خود طلبه و مدرس که این کتاب‏ها را مطالعه می‏کردند، خجالت می‏کشیدند که بخواهند یک زندگی حتی در سطح قشر متوسط جامعه داشته باشند.

این کتاب را هر کس می‏خواند فکر کنم تا عمر داشت هوس یک زندگی تجملاتی نمی‏کرد و طلاب این مسائل را برای خانواده بازگو می‏کردند که تأثیر بسیار بسزایی هم بر خانواده داشت. البته علاوه بر موضوع کم‏رنگ شدن دروس اخلاقی در حوزه، تشریفات و چشم و هم‏چشمی و تجملات در جامعه زیاد شده است و اگر یک عالم بخواهد زندگی ساده‏ای داشته باشد، نمی‏تواند خانواده را قانع کند، چون محیط هم تغییر کرده است.

 

حبل‏المتین: ارتباط حوزه‏های علمیه اهل‏سنت و تشیع را در طول تاریخ، مقایسه و پیرامون راه‏های ارتباط حوزه‏های علمیه تشیع و تسنن ارائه طریق فرمایید.

- در گذشته‏های دور و با توجه به درک بالای علمای شیعه و سنی قطعاً بین این حوزه‏ها و اساتید آن‏ها روابط خوبی وجود داشته است، ازجمله می‏توان به رابطه خوب خواجه نصیرالدین طوسی عالم شیعه با مدارس و علمای‏اهل‏سنت در قهستان و همکاری با علمای اهل‏سنت و اسماعیلیه توسط این عالم بزرگ اثنی عشری اشاره کرد.

همین همکاری بین حوزه‏ها در دوره تیموریان تا صفویه نیز وجود داشت، حتی بین حوزه‏های شیعی سبزوار و حوزه‏های دینی هرات و جام، ارتباط علمی و رفت‏وآمد علما برقرار بود. مثلاً ملاحسین واعظ کاشفی (صاحب کتاب «روضه‏الشهدا») نمونه‏ای از این ارتباطات است به‏نحوی‏که فرزند آن بزرگوار مولانا فخرالدین علی صفی (صاحب کتاب «رشحات») را در هرات شیعه و در سبزوار سنی می‏دانستند! و فرد اخیر ارتباط و قوم و خویشی نزدیکی با مولانا عبدالرحمان جامی عالم بزرگ تسنن و رئیس حوزه علمیه هرات داشت (داماد یا باجناق یکدیگر بودند). خوشبختانه این ارتباط گرم علما و حوزه‏ها با یکدیگر در قرون بعدی نیز حفظ شد و هر حوزه ضمن حفظ عقاید خویش به حوزه مذاهب دیگر احترام می‏گذاشت و هیچگاه سخت‏گیری دولت‏ها و یا جهل عامه مردم نتوانست بر ارتباط علما و حوزه‏ها اثر منفی بگذارد. حتی علمای بزرگی همچون شیخ بهایی و یا میرداماد سعی می‏کردند با روش پسندیده گذشتگان، این ارتباطات علمی بین حوزه‏های شیعه و سنی و علمای دو مذهب حفظ و توسعه یابد و اختلافات فقهی و احکامی بین عامه مردم گسترش نیافته و توسط دولت‏ها تشدید نگردد کما این‏که در شرق خراسان در تربت‏جام و تایباد هم‏اکنون این‏گونه است و با وجود استقلال هر مدرسه در امور درسی و آموزشی خود، هم‏اکنون بهترین ارتباط دوستانه و علمی بین مدیران، اساتید و طلاب شیعه و سنی این شهرها برقرار است. مثلاً در تربت‏جام بین حوزه علمیه احمدیه و حوزه علمیه مهدیه از چند نسل پیش، از دوران مرحوم حاج قاضی محمد نعیم و مرحوم آیت‏الله توسلی بین مدیران این حوزه‏ها رابطه علمی و دوستانه و مشورت‏های فقهی برقرار بوده و هم‏اکنون نیز این رابطه وجود دارد.

 

حبل‏المتین: در زمینه سؤالات فوق مدارس علمیه تربت‏جام را بررسی کنید.

همان‏گونه که در سؤال قبلی گفته شد، هم‏اکنون در تربت‏جام بین حوزه علمیه احمدیه و دیگر حوزه‏های علمیه اهل‏سنت جام و صالح‏آباد و تایباد با حوزه علمیه مهدیه و حوزه تشیع صالح‏آباد ارتباط خوبی برقرار است و شخصاً با حجت‏الاسلام اسدالله توسلی مدیر حوزه علمیه مهدیه ارتباط دوستانه و رفت و آمد داشته و در مراسم یکدیگر شرکت می‏کنیم و در امور اجتماعی و مربوط به عامه مردم و یا مسائل انقلابی و ملی، همچون راهپیمایی‏ها و انتخابات و... با یکدیگر مشارکت کامل داریم. تا جایی که اطلاع دارم همین‏گونه ارتباط در منطقه سرخس و منطقه رضویه مشهد و حتی حوزه‏های علمیه تسنن در مشهد با حوزه‏های شیعه وجود دارد و حقیقتاً از این لحاظ هیچ‏گونه مشکلی وجود ندارد.

 

حبل‏المتین: ارتباط حوزه‏های علمیه‏تربت‏جام با دانشگاه را چگونه ارزیابی می‏کنید؟

در گذشته‏ها این ارتباط چندان قوی نبود، ولی خوشبختانه در سال‏های اخیر ارتباط حوزه‏های علمیه اهل‏سنت با برخی اساتید و دانشجویان دانشگاه که نوعاً گرایشات مذهبی و دینی بیشتری دارند، توسعه یافته و حتی هم‏اکنون در تدوین بعضی دروس، در حوزه احمدیه و دیگر حوزه‏های علمیه جام از برخی اساتید و فارغ‏التحصیلان دانشگاهی متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی استفاده می‏شود. به خاطر حسن همکاری برخی از دانشجویان دانشگاهی اعم از برادر و خواهر در کنار تحصیلات دانشگاهی خود در حوزه نیز حاضر شده و برخی دروس حوزوی را می‏گذرانند و سعی شده است در برنامه‏ریزی و به روز نمودن برنامه‏های حوزه علمیه احمدیه از اساتید دانشگاه استفاده شود.

ضمناً هم‏اکنون مدیر داخلی حوزه علمیه احمدیه جام، دکتر حسین جامی‏الاحمدی دکترای ادبیات عرب از دانشگاه و مدرس دانشگاهی است و چند استاد و دبیر دیگر نیز در این حوزه و دیگر حوزه‏های منطقه همکاری گسترده‏ای دارند و این همکاری اکنون به یکی از نقاط قوت و امیدبخش حوزه‏های اهل‏سنت تبدیل شده است و ارتقای کیفی و علمی و اثرگذاری مثبت بر جامعه دانشگاهی را سبب شده است.

 

حبل‏المتین: شرایط یک حوزه علمیه مترقی و یک عالم اهل‏سنت از نظر شما چگونه است؟

به نظر اینجانب اکنون و با توجه به شرایط حاکم بر جهان اسلام و به‏ویژه در بین مدارس اهل‏سنت در خارج از ایران، حوزه‏ای برای اهل‏سنت مناسب است که از هرگونه افراط و تندروی و نیز تفریط به دور باشد و کمال اعتدال و تفاهم با دیگر مذاهب و حتی ادیان دیگر را داشته باشد و از سعه صدر و تحمل بالایی برخوردار باشد و ضمن استفاده از علوم حوزوی میراث 1400 ساله خود و تفاسیر و کتاب‏های عقاید و اندیشه‏های ارزشمند علمای بزرگ پیشین، با اندیشه جدید و مسائل فقهی نوین پیش آمده در بین اهل‏سنت نیز آشنا باشد و بتواند این مسائل را در حوزه‏ها تدریس و تحلیل نموده و آموزش دهد و با مردم اهل‏سنت ارتباط صمیمی و معنوی برقرار نموده و جامعه را به‏دست صلاح و اعتدال هدایت نماید.

در همین راستا یک عالم اهل‏سنت باید از علم و تقوای فراوانی برخوردار بوده و علاوه بر آشنایی با متون تفسیری و فقهی گذشته با موضوعات و علوم روز نیز در حد لازم آشنا باشد. آموزش‏های سخنرانی و تبلیغ و مسائل تربیتی و اخلاقی و حتی اقتصادی مورد نیاز فعلی جامعه اهل‏سنت را بشناسد و بتواند در همه زمنیه‏ها پاسخگوی سؤال کنندگان خویش در حوزه و مسجدی که امامت می‏کند، باشد. بدین لحاظ باید همیشه با علما و حوزه‏هایی که در آنجا درس خوانده است مرتبط باشد و از کتاب‏ها و وسایل کمک آموزشی روز نیز به قدر کفایت استفاده کند. همچنین به‏لحاظ عمل، ظاهر، لباس و رفتار خویش کاملاً اسلامی و الگو و مورد علاقه جامعه باشد و با وجود مشکلات و نیازهای مادی و دیگر مسائل منفی که ممکن است پیرامونش وجود داشته باشد، همواره تقوی و شأن خود را در جامعه حفظ نماید. چنین عالمی خواهد توانست مبلغ واقعی برای اسلام باشد؛ و همان‏طور که قبلاً نیز بیان شد در این راه باید تحمل فراوان داشته و روحیه قناعت و ساده‏زیستی و مردمی بودن خود را همواره حفظ نماید.

 

حبل‏المتین: بایسته‏های آموزشی و پژوهشی مدارس علوم دینی تربت‏جام و انتظارات خود را از دبیرخانه بیان بفرمایید.

با توجه به شرایط علمی جدید حاکم بر جامعه و همانگونه که در مطالب قبلی گفته شد، اکنون دیگر نمی‏توان به همان سبک آموزش و پژوهش دوران قدیم به حوزه‏های علوم‏دینی پرداخت، بلکه باید در بین اساتید و طلاب، روحیه پویندگی و میل به پژوهش و تحقیق تشویق شده و برای پدید آوردن آثار جدید علمی از طریق ترجمه و تألیف، همت گماشت و تنها به متون قدیمی اکتفا نکرد. در این زمینه باید به طلاب، روش‏های تحقیق، مقاله‏نویسی، ترجمه و تألیف کتب جدید با استناد و منبع قراردادن کتب ارزشمند قدیمی آموزش داده شود و متناسب با افکار جامعه، اساتید و طلاب از روحیه تحقیق و پژوهش بالاتری برخوردار شوند. لازمه این کار تشویق به مطالعه بیشتر و نوشتن تحقیقات و پایان‏نامه‏های علمی و پژوهشی در زمینه دروس مختلف حوزوی است. در این راه طلاب باید با علوم روز همچون استفاده از کتابخانه‏های جدید، کامپیوتر، استفاده از اینترنت، استفاده از تحقیقات حوزوی و جدید در کل جهان اسلام برخوردار شوند. برای این منظور باید هر حوزه اهل‏سنت از کتابخانه غنی برخوردار و نیز از امکانات اینترنتی، ارتباطی و CD و نرم‏افزارهای علمی روز استفاده نماید. همچنین باید به اساتید و طلاب در چاپ و گسترش تحقیقات و تألیفاتشان کمک شود چرا که منابع محدود مدارس جز برای گذراندن وضعیت مخارج روزمره حوزه، آن هم به سختی کفایت نمی‏کند و لازم است برای این‏گونه امور آموزشی و پژوهشی از طریق دبیرخانه، پشتیبانی‏های لازم صورت گیرد.

 

حبل‏المتین: از این که وقت شریف خود را در اختیار ما گذاشته و به سؤالات ما پاسخ دادید سپاسگزاریم.

آمار
تعداد مشاهده مقاله: 1,214
تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 473
صفحه اصلی | واژه نامه اختصاصی | درباره مجله | نقشه سایت
ابتدای صفحه ابتدای صفحه
© 2019 All Rights Reserved. Powered by SINAWEB.