وحدت میان مسلمین به معنای نزدیک شدن فرقههای اسلامی به یکدیگر، با حفظ کیان و ماهیت آنها و نیز حفظ اصول مشترک و آزاد گذاشتن و معذور داشتن هر فرقه در فروع خاص خود است. این مفهوم، همچنین به معنای عدم نزاع و درگیری فرقهها و اطلاع همگان از عقاید یکدیگر و حساسیت نشان ندادن در برابر فرقههای دیگر نسبت به مختصات آن فرقه است که راه رسیدن به این هدف، تکیه کردن بر عقل و منطق و دوری گزیدن از احساسات زودگذر و تعصبات غیرقابل کنترل و عمل به قرآن و سیرۀ عملی رسول اکرم(ص) و صحابه و اهل بیت(ع) است. بدیهی است که در این مسیر، راه برای نیل به تمدن نوین اسلامی نیز هموار خواهد شد.
وحدت امت اسلامی از اصول و ارزشهای مورد تاکید پیامبر اکرم(ص) بوده و از منظر آن حضرت، عزت و اقتدار همه جانبۀ مسلمانان در پرتو وحدت و همبستگی در برابر دشمنان مشترک بوده است. پیامبر اکرم(ص) وحدت امت اسلامی را از راهبردهای بنیادین اقتدار امت اسلامی در تمام زمانها و مکانها دانسته و برای برپایی و تحقق بخشیدن آن، تلاشهای فراوانی نمودند؛ به گونهای که اقتدار و عزت جامعۀ نوپای اسلامی در عصر رسالت، برآیند وحدت و راهکارهای ارایه شده از سوی پیامبر خاتم(ص) بوده است.
علاوه بر گفتارهای آن حضرت پیرامون ضرورت، اهمیت و فواید وحدت، از سیرۀ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیامبر(ص) به دست میآید که آن حضرت بنیانگذار وحدت امت اسلامی در جامعه عربی آن زمان بوده است؛ چنانچه حضرت علی(رض) میفرماید: «پیامبر(ص) شکافهای اجتماعی را به وحدت، اصلاح و فاصلهها را به هم پیوند داد.» (نهجالبلاغه، خطبه 231)
پیامبر اکرم(ص) اسوه کامل در تمامی ابعاد زندگی میباشد؛ همانگونه که خداوند متعال میفرماید: «لَقَد کانَ لَکم فی رَسولِ اللَّهِ اسوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب، 21) طبیعی است که الگو قرار دادن سیرۀ آن حضرت برای مسلمانان امروز نیز کارآمدترین راهکارها را برای تحقق وحدت اسلامی، ارایه مینماید.
مقصود از وحدت
مراد از وحدت امت اسلامی این است که مسلمانان در کنار حفظ مذاهب خودشان بر محور مشترکات دینی مثل توحید، قرآن، پیامبر اعظم(ص) و سنت و سیرهی نبوی در برابر خطراتی که اصل اسلام و جامعۀ مسلمانان را تهدید میکند، همبستگی و همدلی داشته باشند و از اختلافهای گوناگون مذهبی، سیاسی، نژادی و زبانی که موجب وهن و سستی امت اسلامی میشود، دوری کنند. پیامبر اکرم(ص) برای برپایی وحدت امت اسلامی راهبردهای گوناگونی داشت که این مسئله در سیرۀ آن حضرت به خوبی تجلی یافته است که اینک به اختصار به بیان برخی از آنها پرداخته میشود:
وحدت ملی و دینی در سیرۀ نبوی
وجود مسلمانان مدینه، فصل جدیدی در زندگی پیامبر(ص) گشود؛ آن حضرت با ورودش به مدینه، راهکارهای اساسی برای عزت و اقتدار مسلمانان در پیش گرفت، پیماننامهها و عقد قراردادهای اخوت و برادری بین گروههای مختلف آن زمان منعقد کرد که این مسأله میتواند از بارزترین راهبردهای وحدت اسلامی در جامعۀ آن زمان باشد.
راهکارهای سیاسی-فرهنگی وحدت
الف) پیمان نامه عمومی در مدینه
در آغاز ورود پیامبر(ص) به مدینه، میان مسلمانان و یهودیان تفاهم نسبی وجود داشت؛ زیرا هر دو خداپرست و بتشکن بودند و جامعۀ یهودیان تصور میکردند که با تقویت اسلام از حملات مسیحیان روم در امان خواهند ماند، همچنین میان آنها و دو قبیله بزرگ اوس و خزرج همبستگیها و پیمانهای دیرینه وجود داشت. روی این جهات، پیامبر(ص) قراردادی دایر بر وحدت مهاجرین و انصار نوشت و یهودیان مدینه نیز آن را امضاء کردند. در این قرارداد، پیامبر(ص) آیین و ثروت آنها را طی شرایطی محترم شمرد که متن کامل آن را سیرهنویسان ضبط کردهاند. پیامبر(ص) با این پیمان توانستند یک جبهۀ متحد در برابر دشمنان به وجود آورند؛ البته در مفاد قرارداد به روشنی قید شده است که مسلمانان امت واحدهای جدا از مردم دیگر هستند: «أَنَّهُمْ أُمَّةٌ وَاحِدَةٌ مِنْ دُونِ النَّاسِ»
با توجه به مفاد پیمان نامه به دست میآید که پیامبر(ص) برای ایجاد احساسات مشترک ملی و دینی، تلاش فراوان نمودند و به شهادت تاریخ، موفقیتهای قابل توجهی نیز به دست آورد که یکی از راهکارهای اساسی در جهت تحقق وحدت امت اسلامی در آن عصر و زمان مطرح بوده است. امروز نیز تحریک احساسات مشترک ملی و دینی نقش بسزایی در بسیج عمومی تودهها و ایجاد همبستگی و همدلی دارد.
ب) پیماننامه برادری در مدینه
از آنجایی که مهاجرین و انصار پرورش یافته دو محیط مختلف بودند، در طرز تفکر و معاشرت فاصلۀ زیادی با هم داشتند؛ اوسیان و خزرجیان که جمعیت انصار را تشکیل میدادند، صد و بیست سال با هم جنگ کرده و دشمن خونی همدیگر بودند و با این اختلافات ادامه حیات دینی و سیاسی مسلمانان به هیچ وجه امکانپذیر نبود. ولی پیامبر اکرم(ص) تمام این مشکلات را با یاری خداوند، خردمندانه حل نمود، ایشان از طرف خداوند مأمور گردید که مهاجرین و انصار را با یکدیگر برادر کنند؛ پیامبر(ص) روزی در یک انجمن عمومی رو به اصحاب خود کرده و فرمودند: «تاخوا فی الله اخوین اخوین؛ دوتا دوتا با یکدیگر برادر دینی شوید.» (ابن هشام، بیتا، ج2: 123). کار این مساوات و برادری بدانجا کشید که هر مسلمانی، برادر مسلمان خود را بر خویشتن مقدم میداشت. پیامبر(ص) با طرح اخوت و برادری توانست وحدت اسلامی را تحقق بخشد و مسلمانان را از خطرات تهدید کننده حفظ نماید.
ج) ایجاد وحدت دینی
همبستگی امت اسلامی از مسائل قابل توجهی است که لزوم و اهمیت آن از دیدگاه قرآن، سنت، منطق، عقل و اجماع به اثبات رسیده است. فقها، متکلمان، محدثان و مفسران بزرگ اسلام نیز در طول چهارده قرن به تایید و تبیین وجوب و ضرورت آن در ابعاد مختلف پرداخته و حتی در این راه جانفشانی هم کردهاند. در آیههایی از قرآن کریم همچون «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا: و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید» (آل عمران، 103) یا «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً: و این امت شما امت واحدی است» (مومنون، 52) و همچنین در احادیثی از رسول اکرم(ص) که میفرماید «المسلم اخ المسلم لایظلمه ولایسلمه: مسلمان برادر مسلمان است که نه به وی ظلم میکند و نه وی را تسلیم ستمکار مینماید.» (بخاری، 1407ق، کتاب المظالم) یا «المومن للمومن کالبنیان یشد بعضه بعضاً ثم شبک بین اصابعه: مومن برای مومن چون بنایی است که هر خشتی موجب محکمی خشت دیگر آن است.» (همان، کتاب الادب) به این موضوع اشاره شده است. پیامبر(ص) همچنین برای تأکید سخن، انگشتان دستها را میان هم نمود تا نشان دهد همه مسلمانان در سیمای یک امت با یک دین و به سوی یک قبله و یک هدف قرار دارند. گویی پیامبر(ص) با چراغ نبوت زمانهای بعد از خویش را به روشنی میدید که مسلمانان به فرقه هایی منشعب شده و افراد هر فرقه نسبت به مسلمانی فرقۀ دیگر خدشه وارد مینمایند، بنابراین اسلام و دینی که موجب همبستگی مسلمانان است را پیامبر اسلام(ص) به وضوح بیان فرمود:
«من شهد الله ان لا اله الا الله واستقبل قبلتنا و صلی صلاتنا و اکل ذبیحتنا قذلک المسلم له ما للمسلم و علیه ما علی المسلم: هر کس به وحدانیت خداوند شهادت دهد و رو به قبلۀ ما نماید و چون ما نماز گزارد و از گوشتی که مسلمان ذبح کرده بخورد، مسلمان است و از همه حقوق اسلامی برخوردار است.» (بخاری، 1407ق)
پیامبر اسلام(ص) برای پیشبرد دین مقدس اسلام، نخستین ندایی که سرداد، آوای وحدت بر مبنای وحدت معبود بود: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» این ندای آسمانی، اولاً موجب طرد خدایانی که هر قوم برای خود ترتیب داده و با تعلق به آن، خود را از دیگران مجزا میدانستند میگردید و ثانیاً وحدت عقیده، هدف و عمل را نیز در پی داشت؛ زیرا: «الایمان قول و عمل» بنابراین، وحدت دینی جزو اهم موجبات اتحاد بین امتها است که متأسفانه مورد غفلت مسلمین قرار گرفته و در طاق نسیان گذارده شده است، لذا با وجود نهی شدید و تحدید أکید خداوند از تفرقه و تشتت که فرموده: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ» (آل عمران، 105)
ملل اسلامی به واسطۀ موجبات ناچیزی از هم جدا و با یکدیگر در جهت خلاف میروند؛ به گونهای که ما میتوانیم عالیترین و بارزترین مظهر همبستگی را در بسیاری از عبادتهای واجب و حتی مستحب اسلام ببینیم. در این راستا، نمازهای واجب تا جایی که ممکن است باید به جماعت خوانده شوند و همه مسلمانان نیز در آن شرکت داشته باشند، زیرا سنت پیامبر(ص) بدینگونه بود که هرگاه افرادی از این مهم، شانه خالی میکردند و راه انزوا و تفرقه را پیش میگرفتند، به آنها حتی اعلام خطر میشد که خانههای آنها را بسوزانند!
د) نفی قوم گرایی
یکی از راهکارهای پیامبر اکرم(ص) در جهت تحقق وحدت امت اسلامی نفی نژادپرستی، قومگرایی و تبعیضهای ناروا بود؛ زیرا با ظهور اسلام در میان اعراب مسألۀ نژادپرستی و تفاخر به قبیله به میزان زیادی وجود داشت. اما اسلام با تعصبات قومی و نژادی مبارزه کرد، قرآن کریم در این راستا میفرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ: ای مردمان! ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حواء) آفریده و شما را تیرهتیره و قبیلهقبیله نمودهایم تا همدیگر را بشناسید، بیگمان گرامیترین شما در نزد خدا متقیترین شما است.» (حجرات، 13)
پیامبر اکرم(ص) در جهت برقراری وحدت اسلامی، زید بن حارثه را فرمانده سپاه اسلام و بلال حبشی را موذن ویژه قرار داد و از سلمان فارسی ایرانی تجلیل میکرد و به او مقام و منزلت والا میبخشید و میفرمود: «سلمان منا اهل البیت: سلمان جزو اهل بیت من است» تا به این ترتیب هم با تبعیضهای موجود به مبارزه برخیزد و هم به تدریج ارزشهای الهی را ملاک منصبها و منزلتهای اجتماعی معرفی نماید. پیامبر اکرم(ص) آشکارا اعلام کرد که آن غلام حبشی و این سید قریشی، هر دو نزد من یکسان هستند و بدینسان آن حضرت منادی حق مساوات اسلامی و بنیانگذار وحدت امت اسلامی است. پیامبر اکرم(ص) در روایتی، افتخار به اقوام گذشته را یک چیز بی ارزش میخواند و کسانی را که به چنین کارهایی خود را مشغول میکنند را به «جُعل: سوسک سرگین غلتان» تشبیه میکند و میفرماید:
«لَیَدَعَنَّ رِجَالٌ فَخْرَهُمْ بِأَقْوَامٍ إِنَّمَا هُمْ فَحْمٌ مِنْ فَحْمِ جَهَنَّمَ أَوْ لَیَکُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ مِنَ الْجُعْلَانِ الَّتِی تَدْفَعُ بِأَنْفِهَا النَّتَنَ: آنانی که به قومیت خود تفاخر میکنند، این کار را رها کنند و بدانند که آن مایههای افتخار جز ذغال جهنم نیستند و اگر آنان دست از این کار نکشند، نزد خدا از جعلهایی که کثافت را با بینی خود حمل میکنند، پستتر خواهند بود.» (سنن ابی داود، ج2: 642)
در جنگ احد، حضرت سلمان فارسی پس از این که ضربت را به یکی از افراد دشمن فرود آورد، از روی غرور گفت: «خذها و انا الغلام الفارسی: این ضربت را از من تحویل بگیر که من یک جوان فارسی هستم» پیامبر(ص) پی برد که این سخن، تعصبات دیگران را بر خواهد انگیخت؛ بلافاصله به او گفت که چرا نگفتی منم جوان انصاری.» (همان، 625) یعنی چرا به چیزی که به آیین و مسلک مربوط است، افتخار نکردی و مسألۀ قومی و نژادی را مطرح نمودهای! رسول اکرم(ص) در جای دیگر میفرماید: «عربیت، پدر کسی به شمار نمیرود، فقط زبان گویایی است، آن که عملش نتواند او را به جایی برساند، حسب و نسبش نیز او را به جایی نخواهد رساند»
همچنین روزی حضرت سلمان فارسی در مسجد پیامبر(ص) نشسته بود، عدهای از بزرگان صحابه نیز حاضر بودند، سخن از اصل و نسب به میان آمد، هر کس دربارۀ اصل و نسب خود چیزی میگفت و آن را بالا میبرد؛ نوبت به سلمان رسید به او گفتند تو از اصل و نسب خودت بگو، این مرد فرزانۀ تعلیمیافته و تربیتشدۀ اسلامی به جای اینکه از اصل و نسب و افتخارات نژادی سخن به میان آورد گفت: «من نامم سلمان است و فرزند یکی از بندگان خدا هستم، گمراه بودم، خداوند به وسیلۀ پیامبرش حضرت محمد(ص) مرا هدایت و راهنمایی کرد؛ فقیر بودم، خداوند به وسیلۀ پیامبرش مرا بی نیاز کرد؛ برده بودم، خداوند به وسیلۀ محبوبم حضرت محمد(ص) مرا آزاد کرد؛ این است اصل و نسب من.» در این زمان پیامبر(ص) وارد شد و سلمان گزارش جریان را به عرض آن حضرت رساند. پیامبر(ص) رو کرد به آن جماعت که همه از قریش بودند و فرمود: «ای گروه قریش! خون یعنی چه؟ نژاد یعنی چه؟ نسب افتخارآمیز هر کس دین او است. مردانگی هر کس عبارت است از خلق و خوی و شخصیت و کار بیشتر او. اصل و ریشه هر کس عبارت است از عقل و فهم و ادراک او، چه ریشه و اصل و نژادی بالاتر ازعقل است!؟» یعنی به جای افتخار به استخوانهای پوسیده به دین، اخلاق، عقل، فهم و ادراک خود افتخار کنید.
تأکیدات حضرت پیامبر(ص) دربارۀ بی اساس بودن تعصبات قومی و نژادی، اثر عمیقی در قلوب مسلمانان به ویژه در مسلمانان غیرعرب گذاشت و همبستگی و وحدت در میان مسلمانان ایجاد نمود. به همین دلیل مسلمانان اعم از عرب و غیر عرب، اسلام را از خود میدانستند و تعصبات نژادی نتوانست مسلمانان غیرعرب را به اسلام بدبین کند (خدمات متقابل اسلام و ایران). بنابراین پیامبراکرم(ص) با نفی تعصبات نژادی و قومی وحدت امت اسلامی را تحقق بخشید و ارزشهای دینی و الهی را احیاء کرد.
ه) بهرهگیری فرهنگی از ظرفیتهای موجود
پیامبر خاتم(ص) در جهت تحقق وحدت اسلامی از ظرفیت موجود و مقتضیات جامعۀ آن زمان بهرهبرداری مناسب میکرده است که در این زمینه نقش کعبه و کیفیت استفادۀ پیامبر از آن به عنوان یکی از ابزارهای ارزشی وحدت، شایان توجه و دقت است. زیرا خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمِینَ» (آل عمران، 96) پیامبراکرم(ص) از موقعیت مکانی و زمانی ایام حج در مقطعی که تمام مردم جزیره العرب به آنجا میآمدند، بهره میبرد تا دعوت توحیدی خود را به مهتران و بزرگان قبایل ارایه دهد. در متون تاریخی، نام قبیلههای «بنی حنیفه»، «کنده»، «بنی صعصعه» ، «کلب» و دیگران را در فراخوان حضرت میبینیم و حتی گرایش مردم یثرب به اسلام هم از طریق همین تدبیر در استفاده از موقعیت خانۀ خدا و موسم حج بوده است: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ» (مائده، 97)
میزان کارآمدی عمل فوق در تمایل و کشش تودهها به سوی پیامبر(ص) به قدری بود که کفار و مشرکان را کاملاً در موضع انفعالی قرار میداد؛ آن گونه که پیش از آغاز مراسم برای جلوگیری از شعاع نفوذ پیام نبی(ص) به مشورت میپرداختند تا مناسبترین شیوههای تبلیغی و روانی را برای تغییر اذهان مخاطبان و مردم به کار گیرند. شعارهای روانی، سیاسی آنها این بود: «وَ قالُوا یا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ» (حجر، 6)
بنابراین پیامبر(ص) با استفاده از ظرفیت موجود جامعه آن زمان و نقش کعبه مکرمه برای برپایی وحدت اسلامی استفاده میکرد که یکی از راهکارهای بنیادین وحدت امت اسلامی بوده است.
راهکارهای اجتماعی و فردی وحدت
الف) حمایت از محرومان
در راستای نفی تعصبات قومی، استراتژی حمایت از محرومان و مستضعفین نیز وجود دارد. این گروه که عمدتاً بردگانی از مردان و زنان بودند، طبق قوانین حاکم، زیر پوشش حمایتی هیچ قوم و قبیلهای نبودند و از این رو، از کلیۀ حقوق اجتماعی و سیاسی محروم میشدند و به دلیل وضعیت موجود حاکم سیاسی دوران جاهلی و نیز ناتوانیهای گوناگون این افراد، امکان پیریزی زندگی مستقل برای آنها فراهم نبود.
رسول اکرم(ص) با عقل رشید و وجدان سلیم دریافته بود که افراد بشر در اصل طینت و مواهب فطری نظیر یکدیگرند و همۀ آنها دارای روح و اراده و عواطف و احساسات انسانی هستند و تفاوت در نژاد، رنگ، زبان و زاد و بوم منشأ تبعیص در حقوق نمیتواند باشد، پس چرا بعضی از افراد بشر، بعضی دیگر را به بردگی بگیرند و علاوه بر سلب آزادی، آنها را از تمام حقوق بشری نیز محروم بدارند؟
پیامبر(ص) زید بن حارثه غلام خود را که همسرش حضرت خدیجه(رض) به او بخشیده بود، آزاد نمود و برای اینکه حقارت و زبونی را از فکر او بیرون کند، او را پسر خواندۀ خویش معرفی کرد و همین که زید به سن رشد و جوانی رسید، به منظور لغو تبعیض برتری نژادی که جامعۀ آن روز اهمیت میداد، دختر عمه خود، زینب را به همسری او درآورد (الاصابه، ج1: 545).
مبارزه پیامبر اکرم(ص) با تبعیضها و قومگراییها و از سویی حمایت از محرومان، سبب جذب این گروه به اسلام و پیامبر(ص) شد و بدینترتیب جمع زیادی از آنها بر محور رسول خدا (ص) وحدت اجتماعی و سیاسی پدید آوردند. در واقع، محتوای فکری دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و کرامت انسانی و نیز مقتضای عملکرد ایشان، ابزاری پویا برای ایجاد وحدت اسلامی بوده است. چنین اعلام حمایت و جانبداری از محرومان باعث شد که به تدریج قلمرو اسلام گسترش یابد، به گونهای که اسلام توانست نیروهای گریزان و ستمدیده را به مرکز واحد هدایت نماید و وحدت امت اسلامی را نهادینه سازد.
ب) تحمل و مدارا
جریانهای تفرقه و اختلاف در مدینه منوره همواره آشکارا و پنهان در پی فرصت بودند که بتوانند با ایجاد اختلاف به مقصود باطلشان نایل گردند. اما پیامبراکرم(ص) که از درایت سیاسی و خردمندی کامل برخوردار بود، برای حفظ وحدت جامعه با آنان با تحمل و مدارا برخورد مینمود. از این رو، آن حضرت(ص) بنا بر مصالح جهان اسلام و امت اسلامی در برخورد با عبدالله ابن ابی، رئیس منافقان مدینه که خیانت هایش در مراحل گوناگون برای پیامبر(ص) و امت اسلامی آشکار شده بود، اقدامی نکرد. قرآن کریم با اشاره به جریان غزوه «بنی مصطلق» از زبان عبدالله بن ابی، میفرماید: «لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَةِ لَیُخْرِجَنَّ الأعَزُّ مِنْهَا الأذَلَّ» (منافقین، 8) مسلمانان و صحابه پیامبر(ص) هنگامی که از توطئه عبدالله بن ابی خبردار شدند، از پیامبر(ص) اجازه خواستند تا او را به قتل برسانند، اما پیامبر(ص) برای حفظ وحدت امت اسلامی آنها را از این کار برحذر داشت، بلکه فرمود: «تا هنگامی که زنده است با او مانند یک دوست و رفیق رفتار میکنیم.» (ابن هشام، بیتا، ج2 : 65)
پیامبر(ص) نه تنها در برابر منافقان تحمل و مدارا داشت، بلکه در برابر مخالفان مثل یهود نیز با مدارا رفتار مینمود؛ به گونهای که رفتار شایسته آن حضرت موجب جذب آنان به اسلام میشد. پیامبراکرم(ص) با تحمل و مدارا و با چشمپوشی و گذشت از امور و مسایل شخصی به خاطر مصالح امت اسلامی، وحدت جامعۀ اسلامی را بنیان نهاد و سرانجام آن حضرت توانستند اقتدار و عزت برای مسلمانان عصرش به ارمغان بیاورد.
راهکارهای وحدت امت اسلامی در عصر حاضر
وحدت جوهرۀ قوام، پایداری و حیات هستی است و پیامبران سفیران وحدت اسلامی میباشند. به گفتۀ علامه اقبال لاهوری:
برگ و ساز کائنات از وحدت است اندر این عالم حیات از وحدت است
پیامبر اعظم(ص)، پیامبر وحدت و رسول رحمت است. ندای وحدت طلبانۀ او، فریاد وحدت طلبانۀ تمامی انبیای الهی است و این آهنگ شیرین در حلقوم مبارک او به کمال نهایی خود میرسد. به فرموده مولوی:
نام احمد نام جمله انبیاء است چونکه صد آمد نود هم پیش ماست
بدونتردید امت اسلامی به عنوان امت محمد(ص) گسترش دعوت او را تا توسعۀ امت واحدۀ الهی در پهنۀ گیتی به دوش دارند، زیرا: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» (آل عمران، 110) و همانانند که برگزیده خدایند و غیر آنان، زیان کاران، زیرا: «وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ» (آل عمران، 85)
با توجه به راهکارهای ارایه شده در سیرۀ نبوی(ص) برای رسیدن به وحدت امت اسلامی در زمانه و عصر کنونی، راههای عملی زیر پیشنهاد میشود:
1. مراجعه به قرآن، سنت و سیره نبوی(ص) و صحابه کرام و عترت رسول خدا(ص) که همواره به مسلمانان وحدت و همبستگی را تاکید کردهاند.
2. تحمل نظرات مخالف و مدارا با پیروان مذاهب
3. دوری از تعصبات خشک گوناگون ملی، قومی و نژادی
4. آشنایی مذاهب اسلامی از آراء و نظریات علمی یکدیگر با مطالعه کتابهای مربوط به یکدیگر
5. تعامل اندیشمندان فرقههای گوناگون اسلامی و گفتگوهای علمی جهت رفع سوءتفاهمها
6. آشنایی با توطئههای دشمن برای ایجاد اختلاف
7. احترام به مقدسات یکدیگر
8. دوری از تهمت و افترا نسبت به یکدیگر
9. کنترل و توجیه افراد افراطی و تندرو که موجب نفاق و تفرقه میگردند
10. تقویت نقطههای مشترک
11. ایجاد مراکز آموزشی، پژوهشی مشترک جهت آشنایی با آرای یکدیگر
12. ایجاد رسانههای پیامرسانی برای تقویت روح وحدتطلبی و پیامرسانی سالم
نتیجهگیری
وحدت امت اسلامی، از اصول مورد تأکید پیامبر اکرم(ص) بوده است و از منظر آن حضرت(ص)، اقتدار مسلمانان در پرتو وحدت میباشد. وحدت امت اسلامی از راهبردهای بنیادین و اساسی اقتدار امت اسلامی در تمام اعصار و قرون است. پیامبر خاتم(ص) برای تحقق بخشیدن وحدت اسلامی در جامعۀ آن زمان، تلاشهای فراوان نمودند، به گونهای که اقتدار و عزت نوپای جامعۀ عصر رسالت، برآیند وحدت و راهکارهای ارایه شده از سوی پیامبر اکرم(ص) است.
از آنجایی که پیامبر اکرم(ص)، اسوۀ کامل زندگی است: «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب، 21)، الگو قراردادن سیرۀ آن حضرت، کارآمدترین راهکارها را برای مسلمانان امروز در جهت تحقق وحدت اسلامی ارایه مینماید. پیامبر(ص) در آغاز ورود به مدینه، قراردادی دایر بر وحدت مهاجرین و انصار نوشت و اوس و خزرج نیز آن را امضاء کردند که بر مبنای آن، پیامبر(ص) آیین و ثروت آنها را طی شرایطی محترم شمرد. اوسیان و خزرجیان صد و بیست سال با هم جنگ کرده و دشمنان خونی همدیگر بودند، اما پیامبر اکرم(ص) تمام این مشکلات را خردمندانه حل نمود و در یک انجمن عمومی میان آنان پیمان برادری دینی بست و آنها را در راه خدا برادر دینی ساخت.
پیامبراکرم(ص) برای تحقق بخشیدن وحدت امت اسلامی، پس از فتح مکه و در مسجد الحرام به طور رسمی طی دستوری اعلان نمود که مسلمانان برادر همدیگر و مانند ید واحد هستند. ایشان با نفی قومگرایی و ملیگرایی در جهت تحقق وحدت اسلامی کوشش فراوانی کردند و از موقعیت مکانی و زمانی ایام حج و مکه مکرمه، برای تحقق وحدت اسلامی بهرهبرداری شایستهای نمودند. استراتژی حمایت از محرومان و بیچارگان نیز از راهکارهای اساسی پیامبر(ص) در جهت تحقق وحدت اسلامی بوده است که ایشان با اعلام حمایت از قشر محروم و ستمدیده آنان را به مرکز واحدی هدایت نمودند تا وحدت اسلامی را تحقق بخشند. تحمل و مدارای حضرت نیز در جهت وحدت اسلامی بوده است.
در پایان این مقاله باید گفت که همبستگی و انسجام امت، نه تنها محبوب و مطلوب اسلام است، بلکه به عبادت معنا و مفهوم میبخشد، امت را عزیز و گرامی میدارد و دشمنان را به ذلت و شکست میکشاند و راه را برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی نیز هموار مینماید. در مقابل، تفرقهگرایی و اختلاف، خشم و تنفر قرآن و اولیای بزرگوار اسلام را بر میانگیزاند. قرآن کریم با عبارت «لا تفرقوا» مسلمانان را از این خصلت خطرناک و مشکلآفرین برحذر میدارد.