روزه تنها یک عمل ساده فردی مؤمنان در قالب امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه رعایت و عمل نمودن به مجموعهای از احکام و دستورات مربوط به جسم و روح انسان است که در صورت التزام آن از سوی آحاد مسلمانان، علاوه بر رشد و تعالی همهجانبه جامعه اسلامی، نتایج گرانبهایی در امور روحی، روانی، معنوی و بهداشتی برای فرد و اجتماع به ارمغان میآورد. عارفان حقیقت و سالکان طریقت، همواره از فرصت بینظیر ماه مبارک رمضان برای زیباترین حضور در بارگاه کوی دوست و ضیافت آسمانی در ملکوت بهرهها میگیرند و تلاش میکنند با ترسیم و تبیین عظمت و ارزشهای آن برای دیگران، آنان را از حیات معنوی این ماه آگاه و بهرهمند سازند. از جمله این عارفان و سالکان حقیقی که رسالت هدایت و رهبری معنوی و اجتماعی جامعه را بر عهده داشته و همواره با عشق و دلسوزی، آنان را به سوی تعالی معنوی رهنمون میسازد، مقام عظمای ولایت حضرت آیتالله خامنهای است. معظمله همهساله در ایام ماه مبارک رمضان در دیدارها و خطبهها، درسها، فرصتهای ارزشمند و گرانبهای آن را به اقشار و طیفهای مختلف مردم گوشزد و به بهرهمندی از آن سفارش مینمایند. در این نوشتار فرازهایی از سخنان ارزشمند ایشان را در این زمینه مرور میکنیم و آن را همچون نقشه راهنما در پیش روی خود برای ماه رمضان امسال نصب مینماییم.
اصل مقاله
خصوصیات ماه رمضان
در دعاهایى که چه در صحیفه مبارکه سجادیه، چه در بقیه دعاهاى مأثورِ براى ماه رمضان وارد شده است، صفاتى براى این ماه ذکر شده که هر کدام از این صفات و خصوصیات، قابل تأمل و تدبر است: «شهر التّوبة و الانابة» توبه یعنى بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنى رجوع الىاللَّه، بازگشت به سمت خدا «شهر الاسلام»، که در دعاى صحیفه مبارکه سجادیه است. مراد از اسلام هم همان چیزى است که در آیه شریفه آمده است: «و من یسلم وجهه الى اللَّه و هو محسن فقد استمسک بالعروة الوثقى».اسلام الوجه للَّه، یعنى دل و جان را تسلیم کردن؛ در مقابل اراده الهى و حکم الهى و شریعت الهى، رام قرار دادن. «شهر الطّهور».طهور یا به معناى پاک کننده است -یعنى ماهى که در آن، عنصر پاک کنندهاى وجود دارد که به انسان طهارت و پاکیزگى میدهد- یا به صورت مصدر ذکر میشود؛ یعنى شهر پاک شدن از آلودگىها و از آلایشها. «شهر التّمحیص».تمحیص یعنى خالص شدن. فلز قیمتىِ آمیخته با فلزهاى نا همذات را وقتى که در کوره میگذارند -مثلاً طلا را- این را تمحیص میگویند. یعنى جدا کردن ذات پاکیزه انسانى از ناخالصىها و ناپاکىها. اینها خصوصیاتى است که درباره این ماه ذکر شده است ... در میان خصوصیاتى که ذکر شده است آنچه که نظر بنده را جلب میکند این «شهر التّوبة و الانابه» است؛ این توبه و انابه، به طور طبیعى یک معنایى را در خودش مندرج دارد. وقتى میگوییم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه خطا را، راه خطا را شناسایى کنیم؛ این خیلى مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً این جور هستیم که از کار خودمان، از خطاى خودمان، از تقصیرى که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالى که در کار خودمان وجود دارد...این توبه و انابه که فرمودند، قدم اوّلش این است که به عیب کار توجه کنیم، بفهمیم کجاى کار ما اشکال دارد؛ خطامان کجاست، گناهمان کجاست، تقصیرمان کجاست. از شخص خودمان هم شروع کنیم، تا بعد برسیم به دایرههاى جمعى وسیعتر...[1]
خصوصیت روزه
خصوصیت روزه عبارت است از کفّنفس. روزه، مظهر کفّنفس است؛ «و نهى النّفس عن الهوى».مظهر صبر در مقابل گناه و غلبه مشتهیات، روزه است؛ لذا در روایات، ذیل آیه شریفه «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة» صبر را به روزه تعبیر کردهاند. روزه، مظهر گذشت از خواستههاست.[2]
...ریاضتى که در میهمانى این ماه وجود دارد -که ریاضت روزه و گرسنگى کشیدن است- شاید بزرگترین دستاورد این ضیافت الهى است. برکاتى که روزه براى انسان دارد، به قدرى این برکات از لحاظ معنوى و ایجاد نورانیت در دل انسان زیاد است که شاید بشود گفت بزرگترین برکات این ماه همین روزه است. روزه را بعضى میگیرند؛ پس اینها وارد ضیافت شدهاند و بهرهای از این ضیافت را هم گرفتهاند.[3]
فرصتهای ماه رمضان
ماه رمضان، ماه فرصتها
اگر بخواهیم در یک جمله ماه رمضان را تعریف کنیم، باید عرض کنیم ماه فرصتها. فرصتهای فراوانى در این ماه در برابر من و شماست. اگر از این فرصتها بتوانیم درست استفاده کنیم، یک ذخیره عظیم و بسیار ارزشمندى در اختیار ما خواهد بود ...در همین خطبه (شعبانیه)، رسول مکرم (ص) فرمودند که «شهر دعیتم فیه الى ضیافة اللَّه»؛ این یک ماهى است که شما در این ماه دعوت شدهاید به میهمانى الهی. خود این جمله در خور تدبر و تأمل است؛ دعوت به میهمانى الهی. اجبار نکردند که همه افراد از این میهمانى استفاده کنند؛ نه، فریضه قرار دادهاند؛ اما تحت اختیار خود ماست که از این میهمانى استفاده بکنیم یا نکنیم. بعضى هستند که در این میهمانى عظیم اصلاً فرصت این را پیدا نمیکنند که به این دعوتنامه توجه کنند. غفلت آنها، فرورفتگى آنها در کار مادیت و دنیاى مادى به قدرى است که آمدن و رفتن ماه رمضان را نمیفهمند. مثل همین که کسى را براى یک میهمانى بسیار باشکوه و پر خیر و برکتى دعوت کنند و او فرصت نکند؛ غفلت کند از اینکه کارت دعوت را حتّى نگاه کند. اینها دستشان به کلی خالى میماند. بعضى میفهمند این میهمانى هست، اما به این میهمانى نمیروند. کسانى که خداى متعال به آنها لطف نکرده است و توفیق نداده که با اینکه عذرى ندارند، روزه را نمیگیرند یا از تلاوت قرآن یا از دعاهاى ماه رمضان محروم میمانند، آنها همین افراد هستند. کسانى هستند که وارد این میهمانى نمیشوند، نمیآیند به این میهمانى؛ حساب اینها روشن است.[4]
ماه رمضان، فرصت نورانیت نفس
به نظر انسان این جور مىآید که ماه رمضان در بین ایام سال و ماههاى سال، حکم اوقات نماز را دارد در شبانهروز. یعنى همان طورى که در شریعت مقدس اسلامى براى ما که محصور و محدود به عوامل ماده هستیم، یک فرصتهایى گذاشته شده است که آن فرصتهای نماز است -وقت صبح، وقت ظهر، وقت عصر، وقت مغرب، وقت عشا، یک زنگ بیدارباش است، یک خلوت دادن به خود براى ایجاد نورانیت در دل و نفس است؛ ساعات نماز را در شبانهروز براى ما قرار دادند، براى اینکه غرق نشویم؛ از اسارت ماده یک لحظهاى بیرون بیاییم، نفسى تازه کنیم، به یاد معنویت بیفتیم، یکسره غرق در مادیات نباشیم- به نظر میرسد که در دوره سال هم ماه رمضان یک چنین وضعیتى را دارد؛ نفسکش روح انسانى و روح ملکوتى انسان است؛ فرصتى است که با این ریاضت طولانى یک ماهه، نفس از تختهبند عوامل مادى که ما را احاطه کرده است، خلاصى پیدا کند، نجاتى پیدا کند؛ یک نفسى بکشد، نورانیتى پیدا کند. شارع مقدس، ماه رمضان را براى این قرار داده است. خوب، این فرصتى است.
فرصت رعایت تقوا و انجام کار نیک
ماه رمضان فرصتى براى رعایت بیشتر تقواست. چرا؟ چون ماه رمضان، ماه کفِّنفس و خویشتنداری است. حدّاقل آن، خویشتنداری از خوردن و آشامیدن و لذایذ جسمانى است؛ اما حداکثر آن، خویشتنداری از گناهان و خطاهاى اخلاقى و رفتارى است؛ آن هم در معناى صوم و وظایف ماه صیام هست و ما را به آن وادار و تحریض کردهاند. اگر روزه بگیریم، این خویشتندارىاى که در این ماه تمرین مىکنیم، ما را به همان تقوا و مراقبت نزدیک مىکند؛ چون از خود مراقبت مىکنیم تا از صراط مستقیم تخطّى نکنیم. این خویشتنداری هم تمرین همین مراقبت است؛ یعنى تخطّى نکردن. وظیفه ما در فضاى ماه مبارک رمضان این است ...خداى متعال، برکات و رحمت خود را در ماه رمضان براى بندگان خود مقدّر و مقرّر کرده است. در روایت داریم که درهاى آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ یعنى رابطه قلبى انسان با خدا در این ماه آسانتر از همیشه است. در روایت داریم که درهاى بهشت در ماه رمضان گشوده است؛ یعنى به برکت روزه و توجه و خشوعى که لازمه روزه است، فرصت و توفیق کار نیک براى انسان وجود دارد. البته فرصت به معناى تحقّق آنچه انسان از آن فرصت جستجو مىکند، نیست؛ اراده و دنبالگیرى و خواست و حرکتِ ما را لازم دارد. در هر حال این فرصت وجود دارد و ما مىتوانیم از آن بهره ببریم و استفاده کنیم.[5]
ماه رمضان، فرصت استثنایى
ماه رمضان فرصت بسیار استثنایى و بزرگى است که به لطف خداى متعال امسال هم این فرصت به ما داده شد که بتوانیم در این ماه مبارک بر سر سفره ضیافت الهى حاضر بشویم. این فرصت استثنایى در طول سال نظیر ندارد.
ما در طول سال و در مسیر طولانى حرکت خودمان [به سوی خداوند] در چالش با هواهاى نفسانى، با گناهان، با فضاهاى تاریکى که خودمان بهدست خودمان بهوجود مىآوریم، با مشکلاتى مواجه مىشویم. گاهى انسان براى اینکه حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهى براى اینکه قطره اشکى بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، بهوسیله خلافها و گناههای خود احاطه مىشویم؛ اما قطعه ماه رمضان، آن قطعهاى است که حرکتِ در آن قطعه آسان است؛ مثل این است که در این راه دشوارى که مىخواهید به محلى یا به شهرى برسید، گاهى مجبورید پیاده راه را طى کنید؛ گاهى مجبورید از آب بگذرید؛ گاهى مجبورید از باتلاق بگذرید؛ یکجا هم مىرسید به فرودگاهى که هواپیماى مجهزى آماده است تا شما را بىدردسر و با خیال راحت و پس از طى مسیر طولانى به مقصد برساند. آغاز ماه رمضان، رسیدن به همین فرودگاه است.[6]
ماه رمضان، ماه ضیافت الهى و پذیرایى معنوى
این ماه، ماه ضیافت الهى است. پذیرایى خداوند از بندگان خود در این ماه -که یک پذیرایى معنوى است- عبارت است از گشودن درهاى رحمت و مغفرت و مضاعف کردن اجر و ثواب اعمال خیرى که بندگان در این ماه انجام مىدهند. روزه ماه رمضان هم یکى از مواد همین ضیافت عظیم الهى است، که مایه تصفیه روح انسان و ایجاد زمینه طهارت قلبى روزهدار است.[7]
در این ماه، هر کار نیکى بکنید، هر سخن حقى بگویید، هر کلمهاى را به کسى که محتاج تعلیم است، تعلیم دهید، هر کلمهاى که براى خدا فراگیرید و در راه خدا به کار شما بیاید؛ هر رکعت نماز، هر آیه قرآن، هر ساعت گذراندن با دهان روزه و هر اجتناب از گناهى، با ارزش است. دروغى نگویید و غیبتى نکنید که زمینه براى دروغ و غیبت مقتضى است. شما اجتناب و امتناع کنید. هر عمل حسنهاى که انجام دهید، احسان، اطعام و کمک به کسى، احوالپرسی از مستحقى، اقدامى براى مردم محروم، اقدامى براى جامعه اسلامى، کارى براى پیشرفت زندگى مردم؛ همه اینها عبادت است.[8]
ماه رمضان، فرصت تقویت حیات معنوى و نشاط مادّى
به برکت ماه رمضان، براى مسلمان فرصتى پیش مىآید که باید از آن در جهت تقویت حیات معنوى و نشاط مادّىِ خود استفاده کند... همین نفس روزه ماه رمضان است که یک زمینه روحانیت و نورانیت، براى روزهدار مىباشد و او را براى کسب فیوضات الهى، آماده مىکند. این، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظایف مقرره همیشگى و با روزه و با دعاهایش است که اگر شما به اینها توجه کنید و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نمایید -که گفتهاند ماه رمضان، بهار قرآن است- یک دوره بازسازى و بازیابى و نجات خود از پوسیدگیها و فسادها و امثال اینها خواهد بود؛ دوره خیلى مغتنمى است.[9]
ماه رمضان، ماه جبرانِ کردههاى ناپسند
ماه رمضان، ماهى است که مىشود با تذکّر و توجّه در آن، به جبرانِ کردههاى ناپسند پرداخت. در «دعاى ابوحمزه»، عبارتى بسیار تکاندهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «و اعلم انّک للرّاجى بموضع اجابةٍ و للملهوفین بمرصد اغاثةٍ و انّ فى اللّهف الى جودک و الرّضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحةً عمّا فى ایدى المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافةِ و انّک لا تحتجب عن خلقک الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک.» فرد دعا خوان و ثناگو، عرض مىکند: «اى خداى من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزینِ پناه بردن به دیگران کردم و مىدانم اگر کسى به سوى تو بیاید، راه نزدیک است...»
هر جا هستید، هر که هستید، در هر لباسى هستید، در هر سنّى هستید؛ اى جوان! اى پسر و دختر جوان! اى مرد و زن میانسال! اى پیرمردان و پیرزنان! اى فقرا! اى اغنیا! اى علما! اى متوسّطالسوادها! هر که هستید، اگر احساس نیاز به خدا مىکنید -که هر انسانِ سالمى این احساس را مىکند- بدانید که خدا نزدیک است! یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید. ممکن نیست کسى با خدا از روى دل حرف بزند، ولى جواب الهى را نشنود! خدا به ما جواب مىدهد. وقتى دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد، این همان جوابِ خداست. وقتى دیدید اشکِ شما جارى شد، وقتى دیدید روح شما به اهتزار در آمد، وقتى دیدید طلب، با همه وجود از سر تا پاى شما جارى شد، بدانید این همان پاسخ الهى است.[10]
ماه رمضان، قطعهاى از بهشت
... ماه رمضان در هر سال، قطعهاى از بهشت است که خدا در جهنّم سوزان دنیاى مادّى ما آن را وارد مىکند و به ما فرصت مىدهد که خودمان را بر سر این سفره الهى در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضى همان سی روز را وارد بهشت مىشوند. بعضى به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضى همه عمر را. بعضى هم از کنار آن، غافل عبور مىکنند که مایه تأسّف و خسران است. حالا براى خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانى، با این همه استعداد و توانایىِ عروج و تکامل، از چنین سفره باعظمتى استفاده نکند، حق دارد که متأسّف شود. این، ماه رمضان است. ماه ضیافت اللَّه است. ماه لیلةالقدر است.[11]
ماه رمضان، ماه استغفار
عزیزان من! ماه رمضان را براى استغفار مغتنم بشمارید و از خداى متعال طلب مغفرت کنید. ملت ما با این روحیه فداکارى، با این استقامتى که نشان داده، با این کار بزرگى که کرده است، با جوانان نورانى و خوبى که دارد (این جوانان با این تعداد، غیر از جامعه ما، قطعاً در هیچ جاى عالم وجود ندارد) با این زنان و مردان و مادران و فداکاریهای گوناگونى که از این مردم سرزده است، استعداد پیشرفت زیادى در زمینههاى مادّى و معنوى، دنیایى و اخروى دارد. این ملت، با استغفار، رحمت الهى را به سوى خود جلب کند. همه استغفار کنید. آن کسانى که اهل عبادتند، آن کسانى که در امر عبادت متوسّطند، آن کسانى که حتّى کاهل در کار عبادتند و فقط به اقلّ واجبات اکتفا مىکنند، آن کسانى که حتّى گاهى خداى نخواسته بعضى از عبادت واجب هم از آنها ترک مىشود، همه و همه توجّه داشته باشند که این رابطه بین آنها و خدا، کار را پیش مىبرد. از خداى متعال، آمرزش و مغفرت بخواهید و طلب عفو کنید. از خدا بخواهید که مانع گناه را بردارد؛ این ابر را از مقابل خورشید فیض و لطف و تفضلّات خودش برطرف کند، تا لطفش بر این دلها و جانها بتابد. آن وقت ببینید که تعالى و اعتزازى به وجود خواهد آمد.[12]
فرصت کسب توفیقات الهی
رحمت الهى در ماه رمضان، ناشى از حسناتى است که شما در این ماه مبارک توفیق آن را پیدا مىکنید. در ماه رمضان، توجّه به خدا و احسان به مستمندان و صله رحم و توجّه به ضعفا و پاکدامنی و پارسایى هست؛ آشتى با کسانى که از آنها دورى گزیدهاید، هست؛ انصاف با کسانى که با آنها دشمنى داشتهاید، هست. ماه رقّت و توجّه و توسّل است؛ دلها نرم و جانها با نور فضل و رحمت الهى نورانى مىشود و انسان نسبت به انجام این حسنات توفیق پیدا مىکند. این را تا سال آینده ادامه دهید؛ درس ماه رمضان را براى دوره سال فرا گیریم. این مىشود یکى از بزرگترین پاداشهای خداوند، که چنین توفیقى را به ما بدهد. رضا و رحمت و قبول و عفو و عافیت را از خداى متعال طلب کنیم.[13]
درسهای رمضان
درس ارتباط و حفظ پیوند قلبى با خدا
این ماه رمضان براى ما درسهایى دارد؛ نه از قبیل درسهایى که انسان از زبان معلم یا از روى کتاب فرا میگیرد، بلکه از قبیل درسهایى که انسان در یک تمرین عملى، در یک کار دسته جمعى بزرگ فرا میگیرد. اولش همین درس ارتباط با خدا و حفظ پیوند قلبى با ذات احدیت و حضرت محبوب است. لذت این درس را چشیدید، دیدید که چگونه میتوان آسان با خداى متعال تماس برقرار کرد. «و انّ الرّاحل الیک قریب المسافة و انّک لا تحتجب عن خلقک الّا ان یحجبهم الاعمال دونک»؛ به خدا راه نزدیک است. این را در شب قدر دیدید؛ در هنگام توسل و زیارت و دعا دیدید؛ راز و نیاز کردید؛ دل خودتان را براى خداى متعال به ارمغان بردید و محبت خودتان را با خدا محکم کردید. این لذت بزرگ را براى خودتان نگه دارید. این رابطه را نگذارید قطع شود.[14]
خودسازی، بزرگترین درس ماه رمضان
بزرگترین درس ماه رمضان، خودسازى است. اوّلین و مهمترین قدمِ خودسازى هم این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه کند؛ عیوب خود را با روشنى و دقّت ببیند و سعى در برطرف کردن آنها داشته باشد. این از عهده خود ما برمىآید و این تکلیفى بر دوش ماست.[15]
در ماه رمضان، دستور و اراده الهى این است که انسان مؤمن، با همه استعداد خود، با توانِ کامل، در راه تکامل، در راه خودسازى، در راه ترقّى و عروج، حرکت شتابانى انجام دهد. هدف از ماه رمضان این است. همین است که انسان مؤمنْ این فرصت را پیدا کند که در این ماه، خود را شستشویى دهد و تطهیر کند. انسان دچار سهو و نسیان است؛ دچار گرفتارى است؛ دچار غفلت است؛ گناه مىکند؛ از خدا دور مىشود؛ از هدف خلقت خود دور مىافتد. باید به انسان مؤمن و پرهیزکار فرصتى داد که بتواند آن عقبماندگیها را جبران کند. این فرصت در بهترین فصلش، ماه رمضان است.[16]
توجه و یاد فقرا
یکى از درسهای بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در این ماه باید آن را فرا بگیریم و استفاده کنیم، این است که با چشیدن گرسنگى و تشنگى، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم. در دعاى روزهاى ماه رمضان مىگوییم: «الّلهم اغن کلّ فقیر. الّلهم اشبع کلّ جائع. اّلهم اکس کلّ عریان». این دعا فقط براى خواندن نیست؛ براى این است که همه خود را براى مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهره محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. آن مبارزه، یک وظیفه همگانى است ... در ماه رمضان، به برکت روزه، طعم گرسنگى و تشنگى و نرسیدن به آنچه اشتهاى نفس انسان است را درک کردیم و چشیدیم. آن باید ما را به احساس مسئولیتى که اسلام در قبال مسئله مهمّ فقر و فقیر از یکایک مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظیفه نهاده است، نزدیک کند.[17]
غلبه اراده انسان بر خواهشهای نفسانی
یک درس این است که اراده انسانِ خداجو میتواند بر همه خواهشها و هوسها و لذات مادى که نفس انسان را به آن فرا میخواند، غلبه کند. این یک نکته بسیار مهمى براى ماست. گاهى انسان به خود تلقین میکند که من نمیتوانم بر هواى نفس فائق بیایم. روزه ماه رمضان به انسان ثابت میکند که انسان میتواند؛ آن وقتى که اراده بکند، عزم راسخى به کار ببندد، میتواند بر هوسها فائق بیاید و پیروز بشود. جلوههاى اغواگر، عادات زشت و ناپسند را که در ما وجود دارد، میتوان با اراده قوى، با توکل به خداى متعال مقهور کرد و خود را از آنها نجات بخشید. این اراده قوى -که براى ما تأثیر این اراده یک درس بزرگى است- میتواند ما را چه از عادات شخصى ناپسند خودمان و چه از عادات اجتماعى و خصال بومى خودمان که مایه عقبافتادگى ما در زمینههاى مادى و معنوى است، جدا کند. درس غلبه اراده راسخ بر همه موانع.[18]
وحدت و انسجام حقیقى و قلبى ملت
روز عید فطر تجسم و نمایش وحدت و انسجام حقیقى و قلبى ملت است؛ وحدت ملت، اعتصام دسته جمعى به حبلاللَّه، از چیزهایى است که بسیار با ارزش است. این را بایستى به عنوان یک درس رمضانى براى خودمان حفظ کنیم که این هم محصول همان معانى معنوى ماه رمضان است. به خصوص که ماه رمضان ما مسلمانها -به خصوص ما ملت ایران به برکت امام بزرگوارمان- شامل روز قدس است که روز قدس یکى از آن جلوههاى حقیقى اتحاد و انسجام دنیاى اسلام است؛ و امسال روز قدس، راهپیمایی عظیم ملت ایران، چشمهای ملتهای مسلمان را از اکناف عالم به خود متوجه کرد. ملت ایران یک صدا فریاد زدند و از ملت مظلوم فلسطین حمایت کردند.[19]
ترویج روحیه کمک به همنوعان
در ماه رمضان روحیه کمک به انسانها، روحیه تعاون در میان مردم رواج پیدا میکند. خودخواهیهای انسان به نفع دیگرخواهىها مغلوب میشود. شما ببینید خوشبختانه در این سالهای اخیر و همین امسال، چقدر افراد، بدون نام و نشان، مساجد، حتّى خیابانها را در مناطقى، مرکز ضیافت از بندگان خدا قرار دادند. افطارى ترتیب دادند و مردم را بر سر سفره افطار خودشان دعوت کردند؛ بدون اینکه تعارفات معمولى وجود داشته باشد؛ بدون اینکه ملاحظات و رودربایستىهایى که در مهمانیهای شخصى هست، وجود داشته باشد. این حالت تعاون، این حالت خیرخواهى براى مردم، بسیار چیزهاى ارزشمندى است که به طهارت نفسانى انسان منتهى میشود. چقدر در این ماه کمک به نیازمندان شد؛ حتّى در ماه رمضان اهداء خون شد. وقتى که مسئولان اعلام کردند که به خون تازه براى بیماران احتیاج دارند، افراد زیادى در ماه رمضان خون خودشان را اهداء کردند. این همان حالت غلبه دادن دیگرخواهى بر خودخواهى است؛ غلبه دادن منافع دیگران بر منافع خود است.[20]
گرد آمدن بر محور دین و توحید
درس دیگر ماه رمضان گرد آمدن همه سلایق گوناگون یک ملت بر گرد محور دین و توحید است. اینکه میگوییم اتحاد ملى، اینکه میگوییم ملت ایران یکپارچه است، این اتحاد، این یکپارچگى بىریشه نیست، فقط به خاطر یک توصیه و یک دستور و فرمان نیست؛ عقبه این اتحاد همین ایمان دینى است. دین است، اعتقاد است که همه ما را به سمت یک مرکز میکشاند؛ آن مرکز توجه به ذات اقدس بارى تعالى است. این مایه اتحاد ملی ماست؛ دلها را به هم نزدیک میکند، نرم میکند. در نماز جماعت، در نماز جمعه، در مراسم احیاء و قرآن سر گرفتن و دعا و تضرع، بغل دستىِ شما هر که میخواهد باشد؛ از هر سلیقهاى، از هر گروه اجتماعیای، با هر ریخت و قیافهاى، برادر شماست؛ همراه شماست؛ همراز شماست در پیشگاه ذات مقدس پروردگار. این ارتباط قلبى را حفظ کنید؛ این هم درس دیگر است.[21]
سخت گرفتن بر خود و انفاق به دیگران
یک درس دیگر مسئله سخت گرفتن بر خود و انفاق به دیگران است. این گرسنگى کشیدن، تشنگى کشیدن، روزه از اذان صبح تا اذان مغرب، این سخت گرفتن بر خود است. بسیارى از مردم ما به خودشان با روزهگیرى سخت گرفتند و به دیگران انواع و اقسامِ انفاق را کردند. انسان چقدر لذت میبرد که میبیند در شب ولادت امام مجتبى (علیه الصّلاة والسلام) در نیمه ماه رمضان، بالاى سر یک نانوایى تابلو زدهاند که امشب به عشق امام حسن، نان از این نانوایى صلواتى است؛ هر که میخواهد بیاید نان ببرد. این انفاقهایى که در افطارها- افطارهاى بىنام و نشان، افطارهاى در مساجد- به وسیله همینگونه کارهاى ابتکارى مردم ما دارند، این یک درس دیگر است، یک تمرین دیگر است. بر خود سخت بگیریم، به دیگران انفاق کنیم. من روى این نکته اندکى درنگ بکنم؛ چون یکى از مسائل مهم کشور و اجتماع ما این است.[22]
استغفار نمودن
باید تلاش مسلمان در این ماه این باشد که حداکثر بهره را از این ضیافت الهى بگیرد و دست پیدا کند به رحمت و مغفرت الهى، که من تأکید کنم بر روى استغفار؛ استغفار از گناهان، استغفار از خطاها، استغفار از لغزشها؛ چه گناهان کوچک، چه گناهان بزرگ. این خیلى مهم است که در این ماه، ما خودمان را، دلمان را از زنگارها پاک کنیم؛ خودمان را از آلودگیها مصفا کنیم، شستشو بدهیم؛ و این با استغفار امکانپذیر است؛ لذا در روایات متعددى دارد که بهترین دعاها یا در رأس دعاها، استغفار است؛ طلب مغفرت از پروردگار. براى همه هم استغفار هست. پیغمبر اکرم هم -آن انسان والا- استغفار میکرد. حالا استغفار امثال ما از نوعى از گناهان است؛ این گناهان متعارف و معمولى و گرایشهای حیوانى در وجود ما و همین گناهانِ به تعبیرى میگوییم گناهان چاروادارى؛ گناههاى آشکار و واضح. بعضیها استغفارشان از چنین گناهانى نیست؛ از ترک اولى است. بعضى ترک اولى هم نمیکنند؛ اما استغفار میکنند، که این استغفار از قصور ذاتى و طبیعى انسانِ ممکن در قبال عظمت ذات مقدس پروردگار است؛ استغفار از عدم معرفت کامل، که این مال اولیاء و مال بزرگان است.
ما باید از گناهانمان استغفار کنیم. فایده بزرگ استغفار این است که ما را از غفلت نسبت به خود خارج میکند. ما گاهى در مورد خودمان دچار اشتباه میشویم. وقتى به فکر استغفار میافتیم، گناهان، خطاها، خیرهسریها، پیروى از هواى نفس که کردیم، تجاوز از حدود که انجام دادیم، ظلمى که به نفس خودمان کردیم، ظلمى که به دیگران کردیم، جلوى چشم ما زنده میشود و به یادمان میآید که چه کردهایم؛ آن وقت دچار غرور، دچار نخوت، دچار غفلت نسبت به خود نمیشویم. اولین فایده استغفار این است. بعد هم خداى متعال وعده فرموده است که آن کسى که استغفار کند، یعنى به عنوان یک دعاى حقیقى از خداى متعال حقیقتاً آمرزش بطلبد و از گناه پشیمان باشد، «لوجد اللَّه توّاباً رحیما»؛ خداى متعال توبهپذیر است. این استغفار، بازگشت به سوى پروردگار است؛ پشت کردن به خطاها و گناهان است و خداوند میپذیرد؛ اگر استغفار، استغفار حقیقى باشد.[23]
تقوای الهی
محصول عمده دیگر این ماه، تقواست؛ اگر بتوانیم عنان خودمان را بگیریم، خودمان را از چموشى، از وحشیگرى، از عبور از خطوط قرمز الهى باز بداریم، این هنر بزرگى است. تقوا یعنى مراقبت از خود براى حرکت در صراط مستقیم الهى؛ یافتن علم و معرفت و بصیرت، و بر اساس علم و معرفت و بصیرت، حرکت کردن.[24]
غالباً وقتى گفته میشود تقوا، پرهیزکارى، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتى که دم دست ماست؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعىمان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوییم. البته اینها مهم است، همهاش مهم است؛ لیکن تقوا ابعاد دیگرى هم دارد که غالباً ما از اینها غفلت میکنیم. در دعاى شریف مکارمالاخلاق یک فقرهاى در توضیح این ابعاد دیگر هست: «اللّهم صلّ على محمّد و اله و حلّنى بحلیة الصّالحین و البسنى زینة المتّقین»؛ از خداى متعال درخواست میکند که پروردگارا! مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزکاران ملبس کن. خوب، این لباس پرهیزکاران چیست؟ آن وقت این شرح جالب است: «فى بسط العدل»؛ لباس پرهیزکاران در گستردن عدالت، «و کظم الغیظ»؛ در فرو بردن خشم، «و اطفاء النّائرة»؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهایى که بین افراد جامعه برمىافروزند. اینها تقواست. «و ضمّ اهل الفرقة»؛ افرادى که از شمایند، اما جدا شدند، سعى کنید اینها را گرد بیاورید. این جزو موارد تقواست، که در دعاى شریف مکارمالاخلاق -دعاى بیستم صحیفه مبارکه سجادیه- به آن اشاره شده است. این دعا، بسیار دعاى مهمى است. من عقیدهام این است که همه، به خصوص کارگزاران، باید این دعا را بخوانند و در مضامینش دقت کنند؛ تعلیمدهنده است. «و اصلاح ذات البین»؛ به جاى آتشافروزى، خبرچینى، این را به جان آن انداختن، آن را در پوستین این انداختن، اصلاح ذاتالبین کنند؛ بین برادران مؤمن، برادران مسلمان، ایجاد ائتلاف کنند؛ اینها تقواست.[25]
دعا و احساس نزدیکی به خدا
یکى از مواد این مائده الهى و ضیافت الهى، لیلةالقدر است ... در ساعتهای کیمیایى لیلةالقدر، بنده مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند. بهترین اعمال در این شب، دعاست. در روایت وارد شده است که دعا «مخّ العبادة»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنى چه؟ یعنى با خداى متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه اینها دعاست. دعا یکى از مهمترین کارهاى یک بنده مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشى دارد. دعا یاد خدا را در دل زنده نگه میدارد، ... ایمان را در دل انسان مستقر و ثابت میکند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجه به خداى متعال از بین میرود، به انسان روح اخلاص میدهد و عشق به خداى متعال را در دل زنده میکند. دعا به انسان قدرت مقاومت در مقابل چالشهای زندگى را میدهد. هر کس در دوران زندگى خود با حوادثى مواجه میشود و چالشهایی پیدا میکند. دعا به انسان توانایى و قدرت میدهد و انسان را در مقابل حوادث مستحکم میکند؛ لذا در روایت از «دعا» تعبیر شده است به سلاح ...[26]Bottom of Form